part 26
انقدر دوویدی که تونستی جونگینو بگیری ...
جونگین = به خدا من هیچ کارم همش فکر هیون بود ...
یوری = //از کیوت بودن جونگین خوشت اومد پس لپشو کشیدی و گفتی // پس بیا کمکم کن هیون رو بگیریم ..
با هم دوویدن دنبال هیونجین و بعد از ده دقیقه بدو بدو به کمک جونگین گرفتنش ...که هیونجین اومد مثل فیلم ها دا ر بیاره ... وقتی یوری و جونگین هیونجینو گرفتن ....هیونجین روی زمین زانو زد و رو به جونگین گفت...
هیون = ای خیانت کار ...تو به من پشت کردی و با دشمنم هم دست شدی ...من هیچوقت تو را نمیبخشم ...دیدار به قیامت ...//بعد خودشو میزنه زمین ول با خودش یوری رو هم با خودش میکشه که یوری میوفته رو هیونجین ....
یوری = هی یتیم ولم کن ...پاشو پاشو ادا در نیار ...
هیون = داریم فیلم بازی میکنیم ...مثلا من دشمنتم ولی عاشقت شدم دیگه ...
یوری = اوکی اوکی ....
جونگین = //میره صندلی میاره و میشینه رو به روشون ...// به به سینما مجانی ...
هیون = چه غلطی میکنی ...
جونگین = شما دارید فیلم بازی میکنید منم میخوام ببینم ...مفت باشه کوفت باشه ...
یوری = باشه ببین ...خب گفتی چجوری بازی کنیم ...
هیون = ببین مثلا ما جفتمون مافیا بودیم ...باهم دشمن بودیم ... ولی مثلا من تو یه اتفاق داشتم میمردم که بهت اعتراف کردم بعد مردم ...
یوری = اخی چه غم انگیز ...ولی گفته باشم ها فیلم بازی کردنم خوب نیس ...
هیون = عب نداره بزار من شروع کنم ...
جفتشون حس میگیرن انگار واقعا میخوان فیلم بازی کنن ...
هیون = //سرفه // من....من //مثلا داره جون میده // من ...باید یه چیزی بهت بگم ...
یوری = دیگه چی مونده که بگی هااا ... //با لحن یکم بغض و عصبانیت و یکم داد...دستشو به عنوان تفنگ میاره جلو مثلا تفنگ رو گرفته رو سر هیون // تو ...تو...همه رو ازم گرفتی عذابم دادی ... میخوام به این عذاب خاتمه بدم ...//بغضش بیشتر میشه ...
هیون = //بغض // من به خاطر تو اینکارو کردم ...//یکم داد//
______________________________________
کامنت... لایک 😉
جونگین = به خدا من هیچ کارم همش فکر هیون بود ...
یوری = //از کیوت بودن جونگین خوشت اومد پس لپشو کشیدی و گفتی // پس بیا کمکم کن هیون رو بگیریم ..
با هم دوویدن دنبال هیونجین و بعد از ده دقیقه بدو بدو به کمک جونگین گرفتنش ...که هیونجین اومد مثل فیلم ها دا ر بیاره ... وقتی یوری و جونگین هیونجینو گرفتن ....هیونجین روی زمین زانو زد و رو به جونگین گفت...
هیون = ای خیانت کار ...تو به من پشت کردی و با دشمنم هم دست شدی ...من هیچوقت تو را نمیبخشم ...دیدار به قیامت ...//بعد خودشو میزنه زمین ول با خودش یوری رو هم با خودش میکشه که یوری میوفته رو هیونجین ....
یوری = هی یتیم ولم کن ...پاشو پاشو ادا در نیار ...
هیون = داریم فیلم بازی میکنیم ...مثلا من دشمنتم ولی عاشقت شدم دیگه ...
یوری = اوکی اوکی ....
جونگین = //میره صندلی میاره و میشینه رو به روشون ...// به به سینما مجانی ...
هیون = چه غلطی میکنی ...
جونگین = شما دارید فیلم بازی میکنید منم میخوام ببینم ...مفت باشه کوفت باشه ...
یوری = باشه ببین ...خب گفتی چجوری بازی کنیم ...
هیون = ببین مثلا ما جفتمون مافیا بودیم ...باهم دشمن بودیم ... ولی مثلا من تو یه اتفاق داشتم میمردم که بهت اعتراف کردم بعد مردم ...
یوری = اخی چه غم انگیز ...ولی گفته باشم ها فیلم بازی کردنم خوب نیس ...
هیون = عب نداره بزار من شروع کنم ...
جفتشون حس میگیرن انگار واقعا میخوان فیلم بازی کنن ...
هیون = //سرفه // من....من //مثلا داره جون میده // من ...باید یه چیزی بهت بگم ...
یوری = دیگه چی مونده که بگی هااا ... //با لحن یکم بغض و عصبانیت و یکم داد...دستشو به عنوان تفنگ میاره جلو مثلا تفنگ رو گرفته رو سر هیون // تو ...تو...همه رو ازم گرفتی عذابم دادی ... میخوام به این عذاب خاتمه بدم ...//بغضش بیشتر میشه ...
هیون = //بغض // من به خاطر تو اینکارو کردم ...//یکم داد//
______________________________________
کامنت... لایک 😉
- ۸.۸k
- ۰۹ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط